تکه ای از متن پایان نامه :
سازمانها را میتوان به دوگونهی سنتی و مدرن تقسیمبندی نمود. سازمانهای سنتی با ساختارهای سلسه مراتبی، از طریق چارتهای سازمانی مورد طراحی قرار میگرفتند و واحدهای عمودی، که عموماً در قالب معاونتها ومدیریتها تفکیک میشدند، هدف و وظیفه مشخصی را دنبال مینمودند. سازمانهای مدرن با این1986 توسط شوارت[1]، دمینگ[2]و جوران[3] طرحریزی گردید. این نگارش از مدیریت فرآیند شامل اندازهگیری و محدودیتهای نوسانات فرآیند و بهبود مستمر به جای بهبود مقطعی بود و به کارکنان اجازه میداد تا بتوانند فرآیندهای خود را بهبود بخشند.
سال 1980، دوران آغاز ایجاد تفکر فرآیندی در سازمانها بود و مانند کسانی که این مهم را دنبال میکردند آقای همر، در جریان فرآیند خرید کارخانه ماشینسازی فرد بود. در سال 1990، با ایجاد رویکرد مهندسی مجدد کسبوکار، تغییرات اساسی و پایهای در زمینهی ایجاد تغییر و تحول در سازمانها به وجود آمد. در واقع سازمانها با تکیه بر اصول مهندسی مجدد، این رسالت را دنبال میکردند که تنها راه بهبود بخشیدن به وضعیت موجود سازمان، طراحی مجدد و بنیادین فرآیندهای کسبوکار برای دستیابی به بهبودهای ریشهای در شاخصهای اصلی عملکرد نظیر هزینه، کیفیت، خدمات و سرعت می باشد]14[. در واقع مهندسی مجدد کسبوکار، تکنولوژی را به عنوان یک عامل کلیدی در مدیریت فرآیندها و تغییرات فرآیندی معرفی میکند]15[.