تکه ای از متن پایان نامه :
به نظر ماركس تحقق توسعه از طريق يك فرايند وعبوراز مراحل مختلف انجام ميگيرد. به نظروي تمام حوادث ورويدادهاي تاريخي نتيجه مبارزه اقتصادي مداوم بين طبقات مختلف اجتماعي يك جامعه می باشد. ماركس ميگويد در هر جامعهاي و در هر برههاي از زمان وضعيتي ايجاد خواهد گردید كه بين نيروهاي مولد (عوامل توسعه) با طبقات بازدارنده رشد و توسعه اقتصادي مبارزهاي صورت خواهد گرفت و درنهايت نيروهاي مولد پيروز شده و توسعه اقتصادي به گونه كامل محقق خواهد گردید. مبارزات فوق، جامع بشريت را از پنج مرحله تاريخي ( فرايند پنج گانه توسعه) عبور ميدهد كه عبارتند از :
1- كمون هاي اوليه 2- برده داري 3- فئوداليسم 4- سرمايه داري 5- كمونيسم
بخش سنتي ( خود اشتغالي) در ديدگاه وي داراي ويژگيهاي زير ميباشد:
1- كارگران براي خود كار مي كنند. 2- توليد سرانه اين بخش در مقايسه با اقتصاد سرمايه داري بسيار ناچيز می باشد 3- دراين بخش از سرمايه مولد بهره گیری نميگردد
4- بهره وري نهايي يك كارگر در حد صفر ميباشد 5- مصرف كارگران در اين بخش گاهي اوقات از توليد متوسط شان بيشتر می باشد.»( قره باغيان،1373)
لوئيس فرايند توسعه اقتصادي را از طريق انتقال نيروي كار از بخش سنتي به بخش سرمايه داري به صورت خود به خود ارائه نميدهد ، بلكه آن را در چهارچوب يك برنامه توسعه كه با اصول و قواعدي تنظيم شده باشد عرضه ميكنند. در همين راستا در سال 1976 كتابي را تحت عنوان «برنامه ريزي توسعه» تنظيم و منتشر ميسازد. به نظر وي در برنامه ريزي توسعه اقتصادي بايد به سه موضوع توجه كرد كه عبارتند از :
1- اتخاذ سياستهاي مناسب و جامع براي توسعه اقتصادي.